پیک نیک

خردمند هر آنچه را که می داند نمی گوید و هر آنچه را که بگوید می داند. ارسطو

پیک نیک

خردمند هر آنچه را که می داند نمی گوید و هر آنچه را که بگوید می داند. ارسطو

هر هفته با یک معمار (لوکوربوزیه)

لوکوربوزیه 

 

 لوکوربوزیه (۲۷ آگوست ۱۹۶۵–۶ اکتبر ۱۸۸۷)، اسم مستعار چارلز ادوارد ژان نرت گریس است. او یک معمار معروف بود که با سبکی که امروزه سبک بین المللی نامیده می شود به همراهی لودویگ میس واندر روهه، والتر گروپیوس و تئو وان داربورگ کار می کرد. او همچنین در طراحی مبلمان دستی داشت.

 لوکوربوزیه (۲۷ آگوست ۱۹۶۵–۶ اکتبر ۱۸۸۷)، اسم مستعار چارلز ادوارد ژان نرت گریس است. او یک معمار معروف بود که با سبکی که امروزه سبک بین المللی نامیده می شود به همراهی لودویگ میس واندر روهه، والتر گروپیوس و تئو وان داربورگ کار می کرد. او همچنین در طراحی مبلمان دستی داشت.    لوکوربوزیه در لشودفوند (La Chaux-de-Fonds)، شهر کوچکی در شمال غربی سوئیس، در نزدیکی مرز فرانسه متولد شد. لوکوربوزیه علاقه ی زیادی به هنرهای بصری داشت و نزد شخصی به نام چارلز لپلاتنیه، که معلم یک مدرسه ی هنرهای زیبای محلی بود و خود در بوداپست و پاریس درس خوانده بود، به آموختن مبانی هنر پرداخت.آخر را برای پدر و مادرش ساخته بود). این خانه ها یادآور سبک معماری رایج، منطبق بر طبیعت کوه های بومی در آن منطقه، یعنی رشته کوههای آلپ بودند.
   اولین خانه هایی که او طراحی کرد در لشودفوند و متعلق به خود وی بودند، مانند ویلا فالت (Villa Fallet) ویلا شوآب (Villa Schwob) و ویلا ژان نرت (این خانه ی آخر را برای پدر و مادرش ساخته بود). این خانه ها یادآور سبک معماری رایج، منطبق بر طبیعت کوه های بومی در آن منطقه، یعنی رشته کوههای آلپ بودند. لوکوربوزیه همیشه برای فرار از محدودیت های حاکم در شهرش، به دورتا دور اروپا سفر می کرد. در حدود سال ۱۹۰۷به پاریس رفت. در آنجا در دفتر یک فرانسوی پیشگام تولید بتن تقویت شده، به نام آگوست پرت (August Perret ) کار پیدا کرد. بین اکتبر ۱۹۱۰و مارس ۱۹۱۱برای پیتر بیرنس–معمار و طراح معروف آن زمان–در نزدیکی برلین کار کرد و در آنجا با لودویگ میس واندر روهه ی جوان ملاقات کرد. در آن موقع می توانست آلمانی را بسیار روان و سلیس صحبت کند. هر دوی این تجربه ها تأثیرات زیادی بر زندگی شغلی او در آینده گذاشتند.    لوکوربوزیه، در اواخر سال ۱۹۱۱ به کشورهای بالکان رفت و از یونان و ترکیه نیز دیدن کرد. دفترچه ای از اسکیس های او در این مسافرت، حاوی طرح هایی از معبد پارتنون، به خوبی اثبات کننده ی تأثیرات ارائه شده در کار بعدی او به نام ورس اون آرکیتکچر (Vers Une Architecture) در سال ۱۹۲۳ بود. او در سال ۱۹۱۶و در سن ۲۹ سالگی برای همیشه به پاریس نقل مکان کرد و در سال ۱۹۲۰، لقب لوکوربوزیه را که اسم پدربزرگ مادری اش بود به عنوان اسم مستعار خود انتخاب کرد.لوکوربوزیه در طرح های خود بسیار تحت تأثیر فضای کلی شهری و سیستم شهرنشینی منطقه به منطقه بود که به کارش جذابیت بالایی می بخشید. او همچنین عضو انجمن بین المللی معماران مدرن شد. او یکی از اولین کسانی بود که در زمان خود تأثیر ماشین را، انباشتگی انسان ها بیان کرد! او این مطلب را چنین توضیح می داد که در آینده، شهرها حاوی آپارتمانها و ساختمان های بزرگی خواهند شد که هر کدام به طور مجزا، گویی در کنار بقیه پارک شده اند. تئوری ها و طرح های لوکوربوزیه خصوصا توسط صنف ساختمان سازان کاملا مورد قبول قرار می گرفت، چنان که لوکوربوزیه می گفت: به طور قانونی تمام ساختمان ها باید سفید باشند. و دیگر معماران از این گفته پیروی می کردند و از هر گونه تزئینی به شدت انتقاد می کردند. لوکوربوزیه از ترکیب های بزرگ منظم در شهرها همواره با عبارت های خسته کننده و ناهماهنگ با افراد پیاده در شهر، یاد می کرد. پلان شهری برزیل نیز بر همین ایده های او بنا شده بود.آخرین آثار لوکوربوزیه بیان کننده ی یک برداشت پیچیده از فشارهای مدرنیته در زمان خود بودند ولی در عین حال طراحی های معماری شهری او دارای حالت استهزا و انتقادگرایانه هستند.

کلیسای نوتردام رونشان

تصویر نمونه کار - 1

   قدم اول سایت کلیسا می باشد که لوکوربوزیه با شناخت نیروهای داخل سایت شروع به طراحی کرده است. کلیسا بر روی مرکز یک تپه که دور تا دور آن را درختان گرفته اند قرار دارد مسیر رسیدن به کلیسا از روی شیب پائین کلیسا شروع شده و به ورودی کلیسا می رسد. این مرکزیت و ارتفاع نسبتا بلند این امکان را می دهد که کلیسا همواره در نقطه دید و کانون توجه مخاطبان قرار گیرد. این نیروی سایت با طراحی عنصر عمودی در حجم بیشتر خود نمایی می کند
در مورد حجم کلیسا باید گفت که از احجام و خطوط متضاد (منحنی و شکسته) تشکیل شده است که لوکوربوزیه به کمک نیروی قرینگی در پلان سعی داشته است تا این تضاد را به تعادل برساند. این خطوط قرینگی در پلان ورودی کلیسا را نیز تشکیل می دهند.
سازه کلیسا از جنس بتن  انتخاب شده تا لوکوربوزیه آزادی بیشتری برای طراحی ستوح منحنی داشته باشد.
نور کلیسا نیز از سقف و دیوارهای اطراف سالن کلیسا و دو برج استوانه ای شکل تامین می شوند که هر کدام مفاهیم جداگانه ای را برای مخاطب خود خواهند داشت.
•نوری که از دو برج تامین می شود: در سالن بخش شده و تنها وظیفه روشنایی یکنواخت فضا را دارد و تامین نور طبیعی در هنگام روز
•سقف کلیسا تنها به وسیله پایه های بتنی با دیوار در تماس است (اتصال سازه ها) و فاصله مابین ستونها با شیشه پر شده. این کار علاوه بر تامین نور احساس سبکی سقف را در مخاطب ایجاد می کند و بیننده سقفی سنگین و بتنی را در کلیسا حس نخواهد کرد.
•نکته قابل توجه در نورهایی است که از دیوار جنوبی تامین می شود این نورها از پنجره هایی با ابعاد مختلف تامین می شوند. نور در هر ساعت از روز از هر پنجره حالتی خاص به خود می گیرد و به صورت نقطه ای به چشم مخاطب می رسد.
این نور نقطه ای باعث می شود تا فضای اطراف در چشم مخاطب تاریک جلوه کند و منبع نور به صورت نقطه ای روشن نمایان خواهد شد. حقیقتی در دل تاریکی این احساسی است که لوکوربوزیه به مخاطب خود می دهد. استفاده از نورهای نقطه با این مضمون در قرن ۱۵ شیوه کاری نقاش معروف رامبراند بوده است
لوکوربوزیه طراح و نظریه پرداز معماری ساختمان و معماری مدرن را با این جمله معرفی می کند "خانه ماشینی است برای زندگی" این جمله از آن سال به بعد اساس تفکر لوکوربوزیه را نشان می دهد. لوکوربوزیه برای خانه های مدرن ۵ خصیصه را مطرح می کند که عبارت بودند از:
1.ستون ها ساختمان را از روی زمین بلند می کنند (ساختن پیلوت در همکف)
2.بام مسطح و باغ در بام
3.پلان آزاد
4.پنجره های طویل و سرتاسری
5.نمای آزاد و ساختن کف و دیوارها به صورت کنسول
   لوکوربوزیه عقاید مطرح شده خود را در مورد معماری در ساختن ویلا ساوا به نمایش می گذارد و آن را همچون ماشینی (به گفته منتقدان) در خدمت انسان طراحی می کند.

ویلا ساوا

تصویر نمونه کار - 2

سایت ویلا ساوا چمنزار وسیعی است که درختان بسیاری دور تا دور آن را فرا گرفته اند. ورودی اصلی سایت در جنوب قرار دارد و راه دسترسی به بنا در ضلع شمالی قرار دارد. پیش بینی شده است که این مسیر با ماشین طی شود. لوکوربوزیه با این کار قصد داشته است تا مخاطب خود را دور ویلا بچرخاند و با این کار ویلا ساوا در همان برخورد اول خود را به ساکنان نشان می دهد.
حجم ویلا ساوا همانند مکعبی سفید و سبک (به جهت ارتفاع از سطح زمین) در میان درختان سبز است. این سبکی با استفاده از نمای آزاد (کاذب و بدون پلان) و وجود تراس در بام تشدید شده اند. راه دسترسی و دیوارهای طبقه همکف نیز از جنس شیشه می باشند که این خود باعت ارتباط بصری بین داخل و طبیعت خارج شده است. (پلان آزاد)
   دید باز به کمک شیشه و انتقال احجام و خطوط (در پلان) به خارج از خصوصیات معماری نیم طبقه بالایی می باشد که توانسته است پلان آزاد و نمای آزاد را برای لوکوربوزیه به خوبی ایجاد کند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد